فرشاد پویس، قلعهنویی، زرینجه، قلیجخانی و استیلی و جباری فوتبال را ازکدام زمین شروع کردند؟ |لذت قهرمانی با آش نذری مادر پیوس
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۹۵۱۳۸
همشهری محله _ رضا نیکنام: محلهای که از کوچهپسکوچهها، زمینهای خاکی و بازی فوتبال بچههایش آلبوم خاطرات رنگارنگ و پر و پیمانی دارد. از او میخواهیم که ما را به دوران کودکی و نوجوانیاش ببرد. آن موقع که با بچههای محل تیم درست میکردند و در زمینهای خاکی مسابقه فوتبال راه میانداختند. با اینکه خاطراتش مربوط به ۴۰ سال قبل میشود، اما طوری برایمان تعریفشان میکند که انگار همه این ماجراها دیروز اتفاق افتاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر در نزدیکی محل، زمین خاکی وجود داشت تکلیفمان روشن بود. بچهها از طلوع خورشید تا زمان تاریکی هوا آنجا بودند و خودشان را با مسابقه فوتبال سرگرم میکردند. اگر با سر و وضع نامناسب، لباس و کتانی پاره به خانه بر میگشتند، ۲ حالت بیشتر نداشت؛ یا کتک مفصلی میخوردند و یا اینکه پول توجیبی تا مدتها قطع میشد. اما به تعبیر «فرشاد پیوس»، بچههای آن دوره با این نوع تنبیهها خودساخته میشدند و راه و رسم زندگی یاد میگرفتند.
بچههایی که خاک زمین خوردنددر ایام قدیم، اوایل دهه پنجاه، در هر محلهای حداقل یکی ـ دو تا زمین خاکی فوتبال وجود داشت که بچهها در آن بازی میکردند. محله نازیآباد هم چند زمین خاکی داشت که «گود نازیآباد» از همه آنها معروفتر بود. زمینی که آن دوران محل تمرین و مسابقه فوتبال بسیاری از تیمهای محلی و پاتوق فوتبالیستهای مطرح بود و بعدها به ساختمان شهرداری ناحیه۲ تبدیل شد. «فرشاد پیوس»، پیشکسوت فوتبال میگوید: «تعداد فوتبالیستهایی که در همین زمینهای خاکی پیشرفت کردند. مثلاً در زمین راهآهن که امیر و پرویز ابوطالب راهاندازی کردند، افرادی مثل «بهمن نوروزی»، «ناصر قراگوزلو»، «بهلول پوربابا»، «کرم نیرلو»، در زمین کج و کوله چهارصد دستگاه، «ناصر شاطریان»، «فریبرز اعتصام نیا»، در زمین خاکی شماره ۴ اکبرآباد فوتبالیستهایی مثل «علی جباری»، «ناصر ابراهیمی»، «ایرج قلیچ خانی»، «احمد خانی»، در زمین خاکی باغ کلاغها، چهرههایی چون «عبدالله ساعدی»، «جلال طالبی» و همینطور در زمینهای خاکی منطقه ۱۶ افرادی مثل «امیرقلعهنویی»، «جواد زرینچه»، «رضا رضاییمنش» و «فریبرزمرادی» و بعدها «حمید استیلی» و... پیشرفت کردند. بدون تعارف، زمینهای خاکی برای نوجوانان و جوانان همنسل ما برکت زیادی داشت و متأسفانه حالا فقط خاطرات آن ایام باقی مانده و بس.
میزبانی و مهمانی در زمینهای خاکیاینطورکه پیوس برای ما تعریف میکند در تهران قدیم تعداد زمینهای خاکی آنقدر زیاد بود که برای اینکه با هم اشتباه نشوند، برای خودشان اسم و رسمی پیدا کرده بودند. تازه اینکه چیزی نبود تیمهای فوتبال و یا بازیکنان هر تیم در زمینهای خاکی دیگر محلههای تهران نیز تمرین میکردند و یا مسابقه میدادند؛ یک جورهایی میزبانی و مهمانی در زمینهای خاکی رواج داشت. زمینهای خاکی مثل راهآهن، امجدیه، کالج، شعاع، شادافزا، داداشی، سینا، شماره ۴، ساسان، توفان، تاج، دارابی، شاهین، عارف، دولاب، بنفیکا، آذرخش، آقانبی، مفتآباد، تیر دوقلو و... که هرکدام درگوشهای از شهرقرار گرفته بودد و آدمهای بسیاری را به فوتبال ایران معرفی کردند.
یادی از کریخوانیها و کلکلهاپیوس، چهره فوتبالی محله نازیآباد، درباره آداب برپایی مسابقات فوتبال در زمینهای خاکی میگوید: «از چند روز مانده به مسابقه فوتبال کریخوانی و به اصطلاح خودمانی کل انداختن بین تیمها شروع میشد. گاهی وقتها بچههای تیم فوتبال شیطنت میکردند و روی دیوارها با چند تا جمله برای حریفشان شاخ و شانه میکشیدند و آنها را برای مبارزه به زمین خاکی دعوت میکردند. هیجان بازیها آنقدر زیاد بود که شب قبل از مسابقه، خواب به چشم کسی نمیآمد. همه میخواستند بدانند که بالاخره برنده مسابقه کدام تیم میشود، چون این مسئله خیلی حیاتی بود و تیم برنده میتوانست زمین خاکی را در اختیار بگیرد. به این معنی که هر وقت که بخواهد در آنجا تمرین کند و یا لیگ فوتبال راه بیندازد. برای همین نگه داشتن زمین خاکی نازیآباد برای تیم فوتبال ما آنقدر حیثیتی بود که اگر دست و پاهایمان میشکست، نمیگذاشتیم توپ از خط دروازهمان رد شود. در یک کلام، باختن مساوی با مرگ زمین خاکی و تیم فوتبال بود.»
آش رشته بچههای تیم همیشه به راه بود«مادرم همیشه تشویقم میکرد و نتیجه مسابقات فوتبال را موبهمو میپرسید. وقتی قرار بود با یک تیم قوی و قلدر رقابت کنیم، دیگ آش نذری بار میگذاشت و به بچههای تیم قوت قلب میداد و میگفت: اگر آش نذری من را بخورید، حتماً در مسابقه برنده میشوید. نقل آش نذری مادرم حتی به گوش بچههای تیم حریف هم میرسید. وقتی وارد زمین خاکی فوتبال میشدیم، نخستین سؤالشان این بود که آیا آش نذری خوردهایم یا نه؟ ما هم برای اینکه ته دلشان را خالی کنیم، میگفتیم نه یکی، بلکه هرکداممان دو تا کاسه آش نذری خوردهایم. بروید و حسابی به دروازهتان بچسبید! »
پیوس این خاطره شیرین را تعریف میکند و میگوید: «بچههای دوران ما رفاه و امکانات حالا را نداشتند. آنوقتها خبری از لباس و کفشهای ورزشی آنچنانی نبود. گاهی آنقدر با کتانی چینیمان بازی میکردیم که زیرهاش تمام میشد و چیزی از آن باقی نمیماند! با این حال بهترین لذت را در زمینهای خاکی محلهمان میبردیم. اما حالا وضعیت زمینهای خاکی فوتبال در محلهها عوض شده، در اغلب این زمینها برج و ساختمان ساختهاند یا تبدیل به بوستان و زمین چمنشان فوتبال کردهاند. البته در یکی دو نقطه از شهر هنوز زمین خاکی فوتبال وجود دارد و مثل قدیمها بچهها آنجا فوتبال بازی میکنند؛ منظورم همین زمینهای خاکی برق خزانه و شهید داود گودرزی است.»
فرشاد پیوس، دغدغه شهروندان جنوب شهر را به خوبی درک میکند، میگوید: «متأسفانه با گذشت چند دهه، ورزش کردن آنقدر پرهزینه و وابسته به بضاعت اقتصادی شده که خیلیها از عهده مخارج آن بر نمیآیند. جایی هم وجود ندارد که بچهها رایگان ورزش کنند. به اصطلاح همهچیز پولکی شده. به جای اینکهکاری کنند تا نسل امروز جایی برای بروز استعدادشان داشته باشند، به فکر درآمدزایی هستند و هر بچهای که به مجموعههای ورزشی مراجعه میکند، نخستین چیزی که میبیند شهریه کلاسهای ورزشی است. به نظر من، خدمات ورزشی باید به رایگان و مجانی در محلهها در اختیار مردم قرار بگیرد. اگر این اتفاق بیفتد، جهش بزرگی در ورزش به وجود میآید و هیچ استعدادی حیف نمیشود.
«محسن گروسی»، پیشکسوت تیم استقلال و ملیپوش اسبق کشور، از حال و هوای فوتبال در دهه۶۰ میگوید
فرار از دست سگهای زمین خاکی استاد معین!«گروسیببتو» صدایش میکردند؛ آن وقتها که در تیمهای مطرح کشور مثل استقلال، پاس، فولاد، سپاهان و... بازی میکرد، به خاطر شباهت ظاهری و بازی تکنیکیاش، لقب یکی از ستارههای فراموشنشدنی و مشهور فوتبال برزیل را گرفته بود. «محسن گروسی»، بازیکن محبوب دهه۶۰ و ۷۰، بزرگشده محله استاد معین، از سال۸۳ تاکنون بهطور رسمی مربیگری تیمهای مختلف فوتبال را برعهده داشته است. هم
پای او به روزگار نوجوانیاش میرویم: «حوالی سال ۵۰ در ابتدای خیابان استاد معین، یک زمین خاکی بود که من و بچههای آن دوره بیشتر وقتمان آنجا میگذشت. گاهی وقتها مجبور بودیم برای فرار از دندان تیز سگهای ولگرد که یکهو سر از زمین خاکی محل ما در میآوردند، یکنفس به طرف خانه بدویم تا گازمان نگیرند. سگها با دیدن بچهها سر و صدا راه میانداختند و ما فیالفور پا به فرار میگذاشتیم و از ترس هیچوقت پشت سرمان را نگاه نمیکردیم. از این دست زمینهای خاکی در اطرافمان بینهایت بودد. از خیابان صبا، پایینتر از میدان امام حسین(ع) تا محله مفتآباد بیش از ۲۰ زمین خاکی فوتبال وجود داشت. گاهی برای تماشای فوتبال به جاهای دیگر میرفتیم، مثلاً زمین خاکی عارف که بزرگانی مثل «علی پروین» و «پرویز قلیچ» در آنجا بازی میکردند.»
«سعید یاقوتی»، از پیشکسوتان فوتبال محله افسریه
خاطره نخستین گل در زمین خاکی تکاوردر تیمهای فوتبال زیادی از جمله عقاب، وحدت، پاس، مهر و... بازی کرده است. «سعید یاقوتی»، پیشکسوت فوتبال محله افسریه، ورزش را از زمین خاکی تکاور که در بلوار ابوذرو جنب پارک بسیج واقع شده، آغاز کرده است. تعریف میکند که قدیمترها در این محدوده بیش از ۱۵زمین خاکی کوچک و بزرگ وجود داشت مثل، دوکاج، صبا، بهار، امید، برق، دلاور، اندرزگو، یاری و... که در محدوده منطقه ۱۵ واقع شده بودند و مردم استفاده میکردند. گاهی وقتها تعداد تماشاچیانی که دور این زمین خاکی جمع میشدند به ۲ هزار نفر هم میرسید. چون فوتبال بازی کردن هزینه چندانی نداشت و هرکسی با هر وضعیتی میتوانست عضو یک تیم فوتبال محلی شود و در زمین خاکی بازی کند؛ به همین راحتی. یاقوتی تعریف میکند: «بازی کردن در تیمملی برای من بیشتر شبیه یک رؤیا بود. آن وقتها «سیدمهدی حسینی»، کاپیتان تیمملی جوانان بود و به دلیل دوستی با برادرم به خانه ما رفتوآمد داشت. خیلی اتفاقی نام من را برای تست فوتبال به یک مربی داده بود. روز مسابقه انتخابی، ۴۵ تا ۵۰ نفر از بچهها هم به زمین خاکی تکاور آمده بودند. وقتی وارد زمین شدم، هنوز چند دقیقه نگذشته بودکه گل اول را زدم و بعد از آن ۵ تا گل دیگر. همان موقع مربی گفت: «برو مدارک لازم را آماده کن. ” و بالاخره من عضو تیمملی نوجوانان شدم.»
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: همشهری محله فوتبال پیشکسوت ورزشی زمین خاکی فوتبال زمین های خاکی مسابقه فوتبال زمین خاکی بچه های تیم تیم فوتبال نازی آباد آش نذری وقت ها تیم ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۹۵۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آغاز بزرگترین پروژه درمانی خراسان شمالی/ کلنگی که در نهایت بر زمین خورد
بیمارستان تخصصی مادر و کودک بجنورد به عنوان بزرگترین پروژه درمانی استان پس از یک سال کشمکش در نهایت کلنگزنی شد و اینک بانوان خراسان شمالی در انتظار برای ساخت سریع این بیمارستان هستند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، بهداشت و درمان یکی از نیازهای ویژه جامعه بشری است، به نحوی که شاخصهای این حوزه یکی از عوامل توسعه جوامع محسوب میشود. در این بین توجه به مادران باردار و نوزادان بیش از سایر حوزهها مورد توجه قرار میگیرد، تا حدی که پایین بودن تعداد نوزادان یا مادران باردار فوت شده همواره مورد توجه نهادهای بینالمللی بهداشتی بوده و است.
بجنورد به عنوان مرکز استان خراسان شمالی، تنها یک بیمارستان زنان و به عبارتی زایشگاه تحت عنوان بیمارستان بنت الهدی دارد؛ بیمارستانی که قدمتی حدود ۶۰ ساله دارد و میتوان گفت که نیاز امروز بجنورد و شهرهای اطراف را تأمین نمیکند.
سطح اشغال تختهای بیمارستانی بنتالهدی بالغ بر ۷۵ درصد است که در بعضی روزهای سال به بیش از ۸۵ درصد نیز افزایش پیدا میکند و همین امر نشان دهنده کمبود شدید فضای بیمارستانی ویژه بانوان در بجنورد است.
با توجه به قانون جوانی جمعیت و افزایش آمار زادوولد، اکنون ارائه خدمات درمانی ایمن، مستمر و باکیفیت به بیماران با تأمین فضای فیزیکی مجهز و استاندارد ضروری محسوب میشود.
این مسائل سبب شد تا مسئولان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی پیگیر احداث بیمارستانی مجهز ویژه مادران و نوزادان در بجنورد باشند تا مشکلات این حوزه کاهش پیدا کند و خدمات مناسبی به مردم ارائه شود.
پیگیریها سبب شد تا مجوزهای لازم برای احداث بیمارستان ۳۲۰ تخت خوابی مادر و کودک در بجنورد اخذ شود، اما یک مانع بر سر راه آمد و آن تعیین زمین برای احداث این بیمارستان بود.
هرچند ابتدا زمینی در شهرک گلستان بجنورد مشخص گردید، اما سازمان آب منطقهای خراسان شمالی این زمین را در مسیر مسیل تشخیص داد و به این ترتیب گره جانمایی زمین بیش از پیش شد.
با روی کار آمدن مدیریت جدید دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در زمستان ۱۴۰۱، موضوع جانمایی زمین به اولویت نخست این مجموعه تبدیل شد تا در آینده خدمات مناسبی به مردم داده شود، از این رو جواد شاهینفر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی طی مکاتباتی با نهادهای متولی همچون شهرداری، شورای شهر، راه و شهرسازی و استانداری خواهان واگذاری زمین برای احداث این پروژه عامالمنفعه شد.
دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در راستای انجام وظایف ذاتی خود در قبال حفظ و تأمین سلامت مردم به ویژه نوزادان و مادران، مطالعات و اقدامات کارشناسی خود را روی چندین زمین پیشنهادی آغاز کرد و بر ساخت بیمارستان در محدوده شهری تاکید داشت.
وی از تمام مسئولان مربوطه بار دیگر درخواست کرد تا هر زمینی که با شاخصها و دستورالعملهای وزارت بهداشت همخوانی دارد را معرفی کنند.
شورای شهر و راه و شهرسازی به عنوان اصلیترین متولیان این حوزه جلسات متعددی برگزار و زمینهایی را برای احداث بیمارستان معرفی کردند، اما هیچکدام از این زمینها معیارهای وزارت بهداشت برای ساخت بیمارستان را نداشت.
تعلل در معرفی زمین مناسب از سوی شورای شهر و شهرسازی آنقدر طولانی شده بود که حجتالاسلام رضا نوری، نماینده ولیفقیه در خراسان شمالی نیز به این امر واکنش نشان داد و در خطبههای نماز جمعه اظهار کرد: حالا که مجوز اخذ شده است و بودجه وجود دارد، جانمایی بیمارستان دیگر موضوع دشواری نیست.
وی ادامه داد: مسئولان این موضوع را به یکدیگر حواله ندهند؛ باید دور هم بنشینند و جای مناسبی را انتخاب کنند.
نماینده ولیفقیه در خراسان شمالی تاکید کرد: اینکه نامهها رد و بدل و جوابها داده شود، باعث تأخیر در کار میشود و مردم را اذیت میکند.
همه مسئولان دور یک میزبسیج دانشجویی استان توانست در مراسمی تمام مسئولان مرتبط را دور یک میز جمع کند تا مشکل به صورت رو در رو بررسی شود. سیدمحمد پاکمهر، نماینده حوزه بجنورد در مجلس شورای اسلامی در این مراسم که چهارم مرداد سال ۱۴۰۲ برگزار شد، تصریح کرد: مجوز سه پروژه را اخذ کردیم که دو مورد آن آغاز شده، اما پروژه بیمارستان مادر و کودک همچنان جانمایی نشده است و از این بابت گلایهمندیم.
وی افزود: مردم در یکی از شهرستانها برای ساخت بیمارستان چهار هکتار زمین دادند، اما در مرکز استان نمیتوانیم پنج هکتار زمین در اختیار دانشگاه قرار دهیم.
نماینده مردم بجنورد تصریح کرد: برای این پروژه در سال گذشته ۱۰ میلیارد و امسال ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه تعیین کردیم، اما کلنگزنی پروژه رقم نمیخورد و بودجه باز میگشت.
روند اعلام نهایی زمین برای کلنگزنی روز به روز بیشتر تأخیر داشت و همین امر سبب میشد بودجه چند ۱۰ میلیاردی مصوب شده در خطر بازگشت باشد.
همین امر سبب شد تا دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی دیگر بیش از این وقت را هدر ندهد و برای ساخت بیمارستان اقدام کند. در نهایت و با ساعتها کار کارشناسی از سوی مسئولان استانی و وزارت بهداشت، زمینی در پردیس بیمارستان امام حسن (ع) مورد موافقت قرار گرفت.
دلایل متعدد کارشناسان برای مناسب بودن زمین فعلی مشخص شده واقع در تخته ارکان سبب شد تمام مسئولان امر از جمله استاندار، امام جمعه، شهردار، نماینده مردم بجنورد در مجلس، مدیرکل راه و شهرسازی و سایر متولیان با آغاز این پروژه بزرگ درمانی در پردیس دانشگاه موافقت کنند و به این ترتیب با نظر تمام نهادها، کلنگ بیمارستان مادر و کودک، هفته جاری با حضور معاون درمان وزیر بهداشت بر زمین خورد تا طعم شیرین بهرهمندی از یک بیمارستان فوقتخصصی برای مادران و نوزادان در آیندهای نه چندان دور محقق شود.
باید روی ساخت بیمارستان مادر و کودک تمرکز شودمحسن پرهیزکار یکی از شهروندان بجنوردی با بیان اینکه لازمه رشد و توسعه شهر، ساخت زیرساختهای به روز درمانی است، درخصوص راهاندازی و جانمایی بیمارستان مادر و کودک بجنورد، میگوید: به دلیل نبود یک بیمارستان تخصصی پیشرفته برای مادران و کودکان، احداث این بیمارستان پیشرفته و فوق تخصصی بسیار ضروری است، اما اینکه جانمایی این بیمارستان در کدام قسمت شهر بهتر است، موضوعی است که باید گفت، بهتر آن بود که با توجه با کارکرد خاص این بیمارستان، جانمایی آن در بهترین نقطه و دسترسترین مکان انجام میشد.
وی میافزاید: در جانمایی درست این بیمارستان، آنچنان که شاهد بودیم به خوبی با دانشگاه علوم پزشکی همراهی نشد تا اینکه بالاخره کلنگ ساخت این بیمارستان در کنار بیمارستان امام حسن (ع) بجنورد بر زمین خورد و در نهایت اکنون نیز باید بر ساخت این بیمارستان که از نیازهای ضروری است، تمرکز کرد.
وی با تاکید بر اینکه مادران باردار همیشه نیازمند خدمات ویژه و سریع هستند، عنوان میکند: همسرم که در سالهای گذشته باردار بود، به دلیل مسائل پزشکی نیازمند خدمات فوری و در دسترس بود، به دلیل آنکه بیمارستان بنت الهدی در دسترس بود، در کمترین زمان توانستیم جان همسرم را نجات دهیم. اما چنانچه این شرایط در بیمارستانی با جانمایی دورتر ایجاد میشد، شاید به این راحتی نمیشد که اقدام سریعی انجام داد.
این شهروند بجنوردی تاکید میکند: در شرایطی که زمین مناسب دیگری برای ساخت وجود نداشت، احداث بیمارستان مادر و کودک در کنار بیمارستان امام حسن (ع) را میتوان مزیتی برای استان دانست.
مسئولان راه دسترسی به بیمارستان امام حسن (ع) بجنورد را تسهیل کنندزینب بهادری یکی از مادران بجنوردی است، او میگوید: یکی از نیازهای ضروری استان ساخت بیمارستان مجهز، بزرگ و پیشرفته برای مادران و کودکان است، در واقع یکی از حقوق اساسی ما داشتن امکاناتی در شأن مادران است.
وی به سادگی ابراز میکند که ترجیحش ساخت بیمارستانی در نزدیکترین نقطه دسترسی است، مکانی که شهروندان دغدغه رفتن به آنجا را نداشته باشند.
این مادر بجنوردی خاطرنشان میکند: یکی از مشکلات احداث بیمارستان در مسیر خارج از محدوده شهری، نبود امکان خدماترسانی شهرداریها است و مردم برای رفت و آمد به این مکانها و دریافت خدمات سریع و فوری با مشکل مواجه میشوند.
این شهروند که مادر یک دختر جوان است، ادامه میدهد: نزدیک به دو دهه قبل، با یک زایمان زودتر از موقع مواجه شدم و آن موقع بیمارستان بنت الهدی نمیتوانست خدمات لازم را به من و جنین ارائه کند؛ بنابراین با سختی به مشهد اعزام و یک ماه با هزینههای سنگین در مشهد ساکن شدم، اگر آن زمان بیمارستانی تخصصی برای مادران و کودکان وجود داشت ما متحمل سختی نمیشدیم.
بهادری عنوان میکند: با وجود اینکه انتخاب اول من احداث یک بیمارستان در نزدیک شهر است، اما اگر اعزام برخی مادران به استانهای مجاور را در نظر داشته باشیم، ساخت بیمارستان مادر و کودک در همین نقطه کنونی نیز دارای توجیه و کار منطقی است.
لیلا محمدی یکی دیگر از شهروندان بجنوردی در این خصوص به خبرنگار ما میگوید: هرچند راه دسترسی به بیمارستان اهمیت بالایی دارد، اما ساخت آن مهمتر است و نمیتوان به بهانه نبود زمین در داخل شهر، ساخت بیمارستان به تعویق بیفتد.
وی اضافه میکند: هرچقدر این بیمارستان زودتر ساخته شود، مردم زودتر و بیشتر از آن استفاده خواهند کرد؛ باید سریعتر این پروژه آغاز شود و به بهرهبرداری برسد.
محمد اصغری از دیگر شهروندانی است که در این خصوص به خبرنگار ما میگوید: شهرداری و مسئولان شهری از اکنون باید تلاش کنند تا مسیر دسترسی به بیمارستان تسهیل شود، در این صورت بیمارستان مادر و کودک در جوار بیمارستان امام حسن (ع) بهترین انتخاب در راستای حفظ سلامت مردم است.
ساخت بیمارستان فوق تخصصی میتواند استان را به قطب شمال شرق کشور تبدیل کنددر این بین فعالان اجتماعی و رسانهای نیز پیگیریهای متعددی برای تعیین تکلیف این پروژه انجام دادند، از سوی دیگر فرصت اندک بود زیرا در صورت معرفی نشدن زمین مناسب به وزارت بهداشت، بودجه این بیمارستان برگشت میخورد و استان بار دیگر از قطار توسعه عقب میماند.
یکی از فعالان رسانهای استان درخصوص مباحث مطرح شده در خصوص جانمایی بیمارستان مادر و کودک، با بیان اینکه در ساخت این بیمارستان استراتژیک در استان همراهی نشد، تاکید میکند: ساخت این بیمارستان در نزدیک شهر بجنورد، نه تنها مزیتی برای استان بود بلکه حتی استانهای همجوار هم میتوانستند از آن بهرهمند شوند.
به گفته این فعال رسانهای در یک سال گذشته اقدامات مهمی در حوزه زیرساخت بهداشت و درمان در استان انجام شده است با این حال استان به واسطه کمتر برخورداری نیازمند توسعه زیرساختهای درمانی است و ساخت به موقع و زودهنگام بیمارستان فوق تخصصی مادر و کودک به ارتقای این زیرساختها کمک میکند و ضریب برخورداری استان را ارتقا میدهد.
وی جلوگیری از خروج بیماران در استان و تحمیل هزینههای متعدد به بیمارانی که از استان خارج میشوند را مهم میداند و خاطرنشان میکند: جانمایی این بیمارستان در هر نقطهای که انجام میشد، موافقان و مخالفانی داشت؛ بنابراین زمان مناسبی برای انتقادها، مخالفتها و کارشکنیها نیست و باید تلاشهای به سمت ساخت به موقع این بیمارستان برود.
وی نیاز اصلی را همگرایی در استان برای بهرهبرداری از این مرکز بزرگ و مهم درمانی عنوان میکند و ادامه میدهد: ساخت این بیمارستان فوق تخصصی میتواند استان را به قطبی شناخته شده در شمال شرق کشور تبدیل و خدمات و ظرفیتهای درمانی استان را به آسیای میانه نیز معرفی کند.
آنطور که به نظر میرسد پس از تأخیر طولانی مدت برای تعیین زمین به منظور آغاز پروژه، راهاندازی سریع بیمارستان مادر و کودک و جلوگیری از فرافکنیها منفعت استان و جذب بیماران خارجی را به همراه دارد.
کد خبر 749302